پسرا فرق بین هرزه و لیدی رو خوب می فهمن و این عالیه!!!!!! بعله!!!!!

ساخت وبلاگ
اون پست که از حرف اطرافیانم گله کرده بودم رو یادته؟؟؟؟

غصه ام بود که با این حرفا حس می کنم یه هرزه یا یه ادم منفعلم که بقیه رو فراری داده.

سه شنبه یه تولد دعوت بودم(همون علی که تو اون پست بچه ها گفته بودن جورش کن).همه می دونستیم علی یه برادر ایده آل و همه چی تموم داره.از اولین لحظه های مهمونی یکی از دخترا اروم و ریز ریز هی خودشو به برادر علی نزدیک تر می کرد.تمام مدت هرجا که بودم یواشکی چشمم به اون هم بود،ولی رفتار عرفان عالی بود،می رقصید باهاش ولی اصلا رفتاری بیشتر از یه هم رقص باهاش نداشت.هرچی دختره تو رفتاراش نزدیک تر می شد عرفان هیچ تغییری نمی کرد.دستشو می گرفت،دستشو می ذاشت رو شونه هاش،عرفان فقط با اهنگ و رو به اون دختره می رقصید.حتی یه بار به یه بهونه عرفان رو کشید تو اتاق و درو بست،لای در باز شد یه کوچولو و من فوضول زل زدم  تو اتاق.عرفان چیزی که بهونه ی تو اتاق رفتن شده بود رو داد دستش و مثل یه مجسمه از اتاق اومد بیرون.اون لحظه می تونستم عرفان رو بغل کنم که اینقدر که عاشق این حرکتش شده بودم.می دونستم عرفان و علی یه تربیت عالی دارن ولی تا این حد!!!!!!  خیلی از خیط شدن این دختر افاده ای حال کردم.پسری که نخ دادن که چه عرض کنم رسما طناب دادن یه دختر رو ببینه و اینجوری حالش رو بگیره عالیه.موقع کادو دادن هم عرفان که مسئوول کادو دادن بود رسما حالش رو گرفت .حتی موقع خدافظی هم نرفت بدرقه.اونا که رفتن منو مریم و حامد و چندتا دیگه نشستیم و دور  همی چای خوردیم رفتار عرفان کاملا متفاوت شده بود حرف می زد ،می خندید. نمی گم منم مثل بقیه واسش دندون تیز کرده بودم ولی حس خوبی بود بدونی این پسر که باهات می خنده و حرف می زنه  و تاییدت می کنه همونیه که تا یه ربع پیش مثل چوب خشک و صاف واستاده بوده.

حس خوبی بود،خیلی خوبه از بعد اون شب حس می کنم مهم نیست فکر می کنم به چشم نمی یام،مهم اینه که بقیه به وقتش می دونن من یه لیدی خانوم و موفقم و نیازی به این هرزه گری ها ندارم

Last Unicorns...
ما را در سایت Last Unicorns دنبال می کنید

برچسب : فرق بین پسرا و دخترا, نویسنده : 1just-us51 بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 11 آذر 1395 ساعت: 8:54